از رنجی خستهام که از آن من نیست. له تر وخسته تراز اونم که بیام بنویسم ماحصل دوماه کارآموزی هیچ هیچ هیچ خدایا تاکی؟؟؟؟ تنهاتر وخسته تر بی پولتر از اونم که بیام بگم این دوماه چه برمن گذشت از بی پولیا از بی کسی ها از غربت از گرسنگیهام از تنهایی هام از بی دوست و عشقهام بگم؟ خدایا خودت خسته نشدی؟؟؟؟؟ خدایا دیگه چکار باید بکنم؟ من سنگم سنگ ستگم غم زمانه خورم یا فراق یار کشم حتی نمیتونم گریه کنم این استقلال تا کی ادامه خواهد داشت.
اشتراک گذاری در تلگرام
درباره این سایت